جدول جو
جدول جو

معنی پیروز گشت - جستجوی لغت در جدول جو

پیروز گشت
پیروز گردنده فیروز گرد: بهر جا که روی آری از کوه و دشت بهی بادت از چرخ پیروز گشت. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پیروز شدنفاتح شدنظفر یافتن غلبه کردن: چو پیروز گشتی تو بر ساوه شاه بر آن بر نهادند یکسر سپاه... (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
طشتی از فیروزه، آسمان: مرا دل چون تنور آهنین شد از آن طوفان همی بارم بدامن، درین پیروزه طشت از خون چشمم همه آفاق شد بیجاده معدن، اگر نه سر نگونسارستی این طشت لبا لب بودی ا زخون دل من. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
مانند فیروزه برنگ پیروزه: تو پنداری که نسرین و گل زرد بباریده است بر پیروزه گون لاد. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
خوشبخت خوش اقبال: بفرمود خاقان پیروز بخت که بنهند بر کوهه پیل تخت. (شا. بخ 2438: 8)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیروزه تشت
تصویر پیروزه تشت
پیروزه گنبد، گنبد فیروزه رنگ، آسمان، پیروزه گون گنبد، پیروزه تشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فیروز گشتن
تصویر فیروز گشتن
پیروز گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیرو گشت
تصویر سیرو گشت
گردش، تفرج، تفریح
فرهنگ لغت هوشیار